آرش کمانگیر در مطلبی با عنوان «شرکت یا عدم شرکت در انتخابات؛ مساله این نیست» در مورد انتخابات ریاست جمهوری پیش رو صحبت کرده است، اما آنچه که برای من در این مطلب جالب بود این بخش نوشته اوست:
ساختار حاکم بر ایران اینترنت را فیلتر میکند و اجازهی فعالیت شهروندان در فضای مجازی را از آنها میگیرد. شهروندان٬ یا لااقل بخشی از آنها که صدایشان بلند است٬ اعتراض میکنند و رفع فیلترینگ را خواستار میشوند. حاکم فیلتر میکند٬ شهروند فیلتر میشکند. مساله فعل نیست. دو طرف مخاصمه از دو سوی متضاد به آن وارد میشوند. این بخش مساله اصلا اتفاق عجیبی نیست. آن چه عجیب است این است که کمتر دیدهام دربارهی موضوع اصلی حرف زده شود. سوال اساسی این است٬ فیلترینگ اساسا چه اهمیتی دارد؟ بود یا نبودش چقدر مهم است؟ ایران ِ بدون فیلترینگ چه تفاوتهایی با ایران ِ با فیلترینگ دارد؟
بدون داشتن جوابهایی برای این سوالها٬ آنچه اتفاق میافتد صرفا زورآزمایی است. رو کم کنی است. میزنی٬ پس میزنم. معلوم نیست برنامه برای بعد از پایان دعوا چیست. آیا مثلا کسی تصور میکند با ریختن دیوار فیلترینگ تضمینی هست که به یک ایران دموکراتیک نزدیکتر شویم؟ من هم جواب این سوالها را نمیدانم٬ اما داشتن یک جواب ِ قابل دفاع به این سوالها مهم است.
بخشهایی که پررنگ کردهام بخشهایی هستند که میخواهم در این مطلب در مورد آنها صحبت کنم و به آنها پاسخ بدهم تا این مسئله را روشن کنم که سانسور اینترنت در ایران بسیار بسیار مخربتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید!
فیلترینگ اساسا چه اهمیتی دارد؟ بود و نبودش چقدر مهم است؟
فیلترینگ و سانسور اینترنت بیشتر از آنچه که فکرش را بکنیم اهمیت دارد آن هم فیلترینگ احمقانه اینترنت در ایران که عدهای در یک کمیته متوهم دور هم نشستهاند و برای خودشان سایتهای مختلف را بدون آنکه بدانند کاربرد و کارکرد آنها چیست، فیلتر میکنند. مثلا قبلا در مطلبی حرف از فیلتر بودن ۳۳ درصد از ابزارهای برتر آموزش الکترونیکی در ایران زدم (هر چند که هم اکنون این درصد بسیار بیشتر است). اگر همین عدد را در نظر بگیرم، باید بگویم که از هر ۳ وبسایت آموزشی یک وبسایت در ایران فیلتر است و امکان دسترسی به آن برای کاربر عادی وجود ندارد و یا به سختی وجود دارد.
با همین نمونه ساده میتوان به راحتی به این نکته رسید که فرآیند آموزش و آگاه شدن مردم ایران با وجود فیلترینگ احمقانه دچار مشکلات فراوانی است به گونهای که اگر فردی بخواهد یک ویدیو آموزشی چگونگی استفاده از اکسل را در یوتیوب مشاهده کند، باید از هفت خان رستم رد شود.
ایران بدون فیلترینگ چه تفاوتهایی با ایران با فیلترینگ دارد؟
پاسخ دادن به این سوال کار آسانی نیست زیرا برای پاسخ به آن نیاز به آمار و ارقام مختلف است اما آنچه که از نگاه من کاملا واضح است آن است که ایران بدون فیلترینگ با ایران با فیلترینگ یک تفاوت اساسی دارد: ایران بدون فیلترینگ پویاتر است. علت این ادعا نیز به این نکته باز میگردد که نبود فیلترینگ و مشکلات دیگری مانند سرعت پایین اینترنت و… باعث میشود که کاربران اینترنت ذهنی پویاتر داشته باشند و خلاقیتهای مختلفی از خود نشان دهند. مثلا کاربر اینترنت به جای آنکه به فکر دور زدن فیلترینگ فیسبوک یا یوتیوب باشد، با مراجعه راحت به آنها و خواندن مطالب و آموختن نکات مختلف، ذهنی بازتر برای تاثیرگذاری مثبت در جامعه خواهد داشت.
آیا مثلا کسی تصور میکند با ریختن دیوار فیلترینگ تضمینی هست که به یک ایران دموکراتیک نزدیکتر شویم؟
به طور قطع هیچ کسی نمیتواند چنین ادعایی را بکند که اگر فیلترینگ احمقانه در ایران برداشته شود همه چیز در ایران گل و بلبل میشود و مثلا ایران دموکراتیک به وجود میآمد؛ اما آنچه که از نظر من کاملا مشهود است این نکته است که دیوار فیلترینگ دیواری است که آگاهی مردم در مورد زندگی روزمرهیشان را دچار مشکل کرده است. مثلا اگر دیوار فیلترینگ وجود نداشته باشد، فارسنیوز و یا رجانیوز مزخرفاتی که در ذهن بیمار خود دارند را نمیتوانند به راحتی به خورد جامعه بدهند، خرافات در جامعه کمتر رواج خواهد داشت و… .
از نگاه من فیلترینگ اینترنت در ایران هم اکنون دشمن شماره یک آموزش کاربران ایرانی است و منظور من از آموزش چیزهای سادهای مانند یاد گرفتن یک نرمافزار و یا چگونگی استفاده درست از یک ابزار است.
و آن چیزی که نباید فراموش شود آن است که آموزش یکی از شاه کلیدهای دموکراتیک کردن یک جامعه است و تا زمانی که مردم عادی در جامعهای آموزش داده نشوند، آن جامعه دموکراتیک نخواهد شد.
به همین دلیل از نگاه من ایران بدون فیلترینگ بسیار متفاوتتر از ایران با فیلترینگ است. در نهایت هم خواندن این مطلب قدیمی با عنوان «فیلترینگ اینترنت فرصت نیست، فاجعه است» را پیشنهاد میکنم که در آن به نقد نظریه خوب بودن فیلترینگ اینترنت پرداختهام.
نوشتن دیدگاه