در این دوران که جنگ، نابرابر و انواع تبغیضها در دنیا بیداد میکند، کودکی پیدا میشود که با صدای رسایش از من و شما سوالاتی را میپرسد. سوالاتی که من به بسیاری از آنها نتوانستم پاسخ بدهم! حال اگر شما میخواهید که این سوالات را بشنوید تا شاید پاسخی برای آنها داشته باشد، باید ویدئوی زیر را تماشا کنید. ویدئویی که در آن بهترین زبان در تمام دنیا لبخند خوانده میشود.
نمیدانم چرا ما جنگ را با یک رقابت و مسابقه اشتباه گرفتهایم و همواره بعد از پایان یک جنگ به دنبال پیدا کردن برنده و بازندهی آن هستیم!
نمیدانم چرا هنوز درک نمیکنیم که جنگ آنقدر زشت است که نمیتوان برای آن برنده و بازندهای انتخاب کرد!
نمیدانم چرا به جای اینکه از آتشبس خوشحال باشیم؛ به فکر این هستیم که چگونه اسرائیل در این جنگ ضایع شد و یا چگونه حماس در این جنگ خُرد شد!
اما این را میدانم که جنگ زشت، مشمئزکننده، سرشار از تنفر و کینه است و نتیجهای جز بدبختی دو طرف جنگ، چیز دیگری ندارد. به همین دلیل باید بگویم که در جنگ هیچ کس برنده نیست، نه حماس در این جنگ برنده شد و نه اسرائیل. بلکه هر دو در این جنگ بازنده بوده و خواهند بود.
همهی شما از ماجرای حملهی اسرائیل به نوار غزه خبر دارید و شاید در مورد این حملهی خونین که باعث کشته شدن مردان، زنان و کودکان بیگناه شده، مطلبی هم نوشته باشید. شاید مانند یکی از دوستان شعار معروف مرگ بر اسرائیل را داده باشید و شاید مانند یکی دیگر لعنت بر این و آن بفرستید!
اما آقایان و خانمهای محترم،
آیا مرگ و لعنت بر این و آن فرستادن راه منطقی است و جان دهها نفری که در این حملات ناجوانمردانه کشته شدهاند را بر میگرداند؟ آیا این همه سال مرگ بر این و آن فرستادیم تغییری در مواضع دولتها و سیاستمداران جهان ایجاد شده است؟ آیا مردم غزه با شعارهای من و شما اوضاعشان بهتر میشود؟
آقایان و خانمهای عزیز،
بهترین راه کنار گذاشتن احساسات و کمک کردن به مردان، زنان و کودکان بیگناهی است که در این مدت ستمهای زیادی بر آنها روا داشته شده است. یکی از این راهها فشار به مجامع حقوق بشر مانند فرستادن ایمیل یا انتشار نامهای سرگشاده است. چگونه است که برای بعضی از دوستان تومار امضا میکنید، اما برای مردم غزه تنها راه درست را فحاشی و لعنت و نفرین میدانید؟!
پس بهتر است احساسات خود را کنترل و کمی عاقلانه فکر کنید تا بتوانیم مردمی را از مصیبت نجات دهیم.
بروزرسانی ۳۰ فروردین ۱۳۹۴: با توجه به اینکه وبسایت زیگزاگ به کار خود پایان داده است، لینک مربوط به مطلب مورد اشاره حذف شده است.
دیروز مطلبی را در وبسایت زیگزاگ خواندم که بسیار لذت بردم و آن اجرای ترانهای توسط فرشید امین در شب پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود. این ترانه که نامش «با من دعا کن (Pray with me)» است، ترانهای سرشار از دوستی و صلح است.
در این گزارش فرشید امین دو جمله بسیار زیبا گفته است که من نمیتوانم از این دو جمله بگذرم:
لزوماً عوض شدن رئیس جمهوری؛ پیروزیای رو ضمانت نمیکنه! هر وقت آقای اوباما بعد از چهار سال خدمت تونست شرایط رو به معنای واقعی بهبود بده، اون وقت انتخابش یه پیروزی به حساب میآد و من حاضرم این ترانه (پیروزی) رو براش بخونم ولی الان نه!
فرشید گفت اینقدر به این آهنگ (با من دعا کن) ایمان داره و براش مهمه که همه پیامش رو بشنون که حتی اگه طرفدارای «مک کین» هم میگفتن اینو بخون، شب انتخابات براشون میرفت رو صحنه!
به نظر من این ترانه را باید برای تمام جنگطلبان روی زمین پخش کرد تا آنها هم به درک واقعی دوستی و صلح برسند. از جنگطلبانی که از فلسطین به سمت اسرائیل موشک پرتاب میکنند تا افرادی که ناوهای خود را از آمریکا به سوی عراق حرکت میدهند و عراق را مورد هجوم نظامی خود قرار میدهند.
پس این شما و این هم ترانه «با من دعا کن» فرشید امین 🙂