یکی از موضوعاتی که بر حسب علاقه آن را دنبال میکنم، وضعیت فیلترینگ در دنیای اینترنت و به خصوص ایران است و به احتمال زیاد در ماههای اخیر از داستان مسدود شدن دسترسی به ویچت و همچنین مشکلاتی در استفاده از وایبر و اینستاگرام مطلع هستید.
در این مدت بحثهای زیادی در مورد مسدود شدن اپلیکیشنهای خارجی و راهاندازی نسخههای مشابه آنها در ایران صورت گرفته است که از آخرین نمونه آن میتوان به لنزور، کپی ایرانی اپلیکیشن اینستاگرام اشاره کرد. علاوه بر این عبدالصمد خرم آبادی، دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اینترنتی هم به شفافی از توقف مسدود شدن دسترسی به اپلیکیشنهای موبایل تا زمان ایجاد نسخههای داخلی آن خبر داده است: «براساس تصمیمی که کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در زمان فیلتر کردن وی چت گرفته مقرر شد تا زمان تقویت نرمافزارهای مشابه داخلی، فیلتر شدن نرمافزارهای خارجی مذکور به تعویق بیفتد.»
حالا سوالی که در این میان پیش میآید این است که بر فرض ایجاد اپلیکیشنهای مشابه ایرانی مانند وایبر، ویچت، اینستاگرام و… و مسدود شدن نسخههای غیرایرانی آن در ایران، آیا کاربران داخل کشور به سمت استفاده از نسخههای ایرانی حرکت خواهند کرد؟ و در نگاه کلانتر آیا ایران موفق میشود که نسخه چین را در ایران پیاده کند و سرویسها مشابه ایرانی را با مسدود کردن سرویسهای خارجی جایگزین کند؟
از نظر من پاسخ هر دو سوال بالا به دلایل مختلف خیر خواهند بود که در ادامه سعی میکنم به مهمترین دلایلم در این زمینه اشاره کنم.
۱- عدم اعتماد به دولت : اولین و مهمترین نکتهای که نباید فراموش کرد، عدم وجود اعتماد کافی به دولت است. این بدان معناست که هر زمان دولت ایران تلاش کرده است یک ایده و طرحی را به کاربران ایرانی معرفی کند، با سیاستهای غلط و سعی در تحمیل کردن آنها، باعث شده است که کاربران در مقابل آن جبههگیری کنند که در نهایت دولت به دلیل عدم استقبال، آن را به فراموشی سپرده است. علاوه بر این، مسائل سیاسی و قانون شکنیهای مختلفی که در طول سالیان گذشته روی داده است نیز خود مزید بر علت شدهاند.
۲- عدم اعتماد به سرویسهای ایرانی: دومین نکته که شاید اهمیت آن مانند نکته اول باشد، عدم وجود اعتماد میان کاربران و سرویسهای ایرانی است که همین نکته به دلایل مختلفی مانند نبود قانون مدون، مسئولیتپذیری کم شرکتهای ایران و… باز میگردد. به عنوان مثال در طول سالهای اخیر بارها سرویسهای مختلف ایرانی به دلایل مختلف و بدون اخطار قبلی کل سرویس خود را تعطیل کردهاند و یا آنکه تحت فشار نهادهای مختلف (به خصوص کمیته فیلترینگ) محبور به تغییر و حذف امکاناتی در سرویس خود شدهاند. شاید خواندن این مطلب با عنوان «چرا وبسایتهای به اشتراکگذاری محتوا در ایران موفق نخواهند بود؟» تا حدود زیادی به روشن شدن بیشتر این نکته کمک کند.
۳- عدم جذابیت سرویسهای ایرانی: برای آنکه یک سرویس یا وبسایت در میان کاربران با استقبال خوبی مواجه شود، فاکتورهای گوناگونی باید لحاظ شوند که مهمترین آنها عدم فشار برای روی کاربران برای انجام دادن/ندادن یک کار است. به عنوان مثال به دلیل دیدگاه ایدئولوژیکیای که در مورد اینترنت در میان مسئولین ایران وجود دارد، اینترنت حالت بیطرف (Netural) خود را در ایران از دست داده است و به محض آنکه یک سرویس ایرانی راهاندازی میشود، اکثر افراد به آن به عنوان ابزاری برای رصد شدن و جاسوسی نگاه میکنند. نگاهی که میتواند با سیاستهای درست از بین برود، هر چند که تا زمانی که به اینترنت به عنوان ابزاری برای جنگ نرم نگاه شود، این داستان ادامه خواهد داشت.
سه دلیل بالا کلیاتی از آنچه هستند که در این مدت در ذهنم داشتهام و به نظر من تا زمانی که این موارد حل نشوند، فیلتر کردن و ساخت برنامههای مختلفی تلویزیونی مانند شوک و… هیچ تاثیر بر روی رفتار کاربران ایرانی نخواهد داشت. چیزی که مسئولین ایران همچنان علاقهای ندارند به آن توجه کنند این نکته است که برای ایجاد یک سرویس محبوب تنها ایجاد آن سرویس مهم نیست، بلکه حاشیههای آن بسیار مهمتر هستند. مثلا داشتن قوانین مدون برای حفاظت از حریم خصوصی افراد به گونهای که فلان مقام با یک زنگ تلفن نتواند حریم خصوصی فردی را بشکند و اطلاعات محرمانه مربوط به او را بدست آورد.
برای موفقیت در دنیای تکنولوژی، داشتن تکنولوژی هنر نیست، مدیریت آن براساس قوانین و اصول مشخص هنر است که متاسفانه ما تا رسیدن به این جایگاه سالها فاصله داریم.
نوشتن دیدگاه