امروز، روزی است که ۲۴ سال تمام از زندگی من میگذرد. از زندگی که در بعضی روزهایش آرزوی پایان آن را میکردم و در برخی روزهایش دوست داشتم که هزاران سال عمر کنم!
در این ۲۴ سال زندگی من به دانشگاه رفتم، وبلاگنویسی را آغاز کردم، دوستانی را پیدا کردم که همواره در کنارم بودند، زمانی انسانی سیاسی شدم و زمان یک خورهی تکنولوژی، زمانی تصمیم به رفتن از ایران گرفتم و نشستم به مدت ۸ ماه برای امتحان IELTS خواندم و سپس سرفصل جدیدی در زندگیام را با نام «پروانه» باز کردم و سرانجام با تمام تعلقات خاطری که به ایران داشتم و جانم را برایش میدهم، به لندن آمدم تا شاید بتوانم با کمی درس خواندن، شرایط جدید و بهتری را در زندگیام ایجاد کنم.
خلاصهی کلام آنکه زندگی من هم مانند بسیاری از انسانها در حال گذر است و امروز ۲۴ سال کامل از آن گذشته باشد. به همین سادگی…
پ.ن. از تمامی دوستانی که در فیسبوک به من تبریک گفتهام، بسیار ممنون هستم.